سلطان احساس2

سلطان احساس2
دوستت دارم تا اخر دنیا.....................

 

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

 

 

 

زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت

 

 

 

چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم

 

 

 

آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت

 

 

 

روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود

 

 

 

مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت

 

 

 

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

 

 

 

عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

 

 

 

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

 

 

 

واژه خسته ُکه یک روزو کبوتر شدو رفت




نظرات شما عزیزان:

ناشناس
ساعت20:26---2 دی 1391

روی قبرش بنویسید کبوتر شد و رفت
مثل یک غنچه به یک باد ، پرپر شد و رفت
امده بود که پیشت بنشیند اما
مثل یک برگ ، به دریاچه شناور شد و رفت
قاصدک بود پیامی ز دلش داشت ولی
دل او سوخت . سماور شد و رفت
مثل یک سار . کبوتر . غزلی خواند ولی
ساری من ......... رفت


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 17 آذر 1391برچسب:, ] [ 11:33 ] [ ستاره ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

وبلاگ کاملا احساسی تقدیم به دوستانم
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سلطان احساس2 و آدرس setarteh-8632.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





موضوعات وب
آرشيو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->



loxblog.com

کُـدِقفلِ رآست کلیــک